مینیون ها و هیتلر
امروز میخوایم شباهت مینیون ها به برده های هیتلر رو با هم بررسی کنیم البته بعضی ها میگن برده بعضی ها میگن کودکان جنگ زده .
این مبحث ناراحت کننده هست و اگر دوست ندارید توصیه میشود از خواندن آن خودداری کنید.
درحقیقت مینیون ها لقبی بود که به کودکان آزمایشی هیتلر داده بودند آنها به علت ندانستن زبان آلمانی و داشتن کلاه هایی عجیب ، صدا و نوع حرف زدنشان شبیه مینیون های امروزیبوده.
آنهارا سخت مورد آزمایش قرار میدادند و متاسفانه در همان سختی کشته میشدند .
زمانی که دانشگاه مونیخ دنبال پزشکی بود که روی موضوع مردم شناسی کار کرده باشد، یوزف
منگله دکترای خود را در دفاع از پایان نامه ای گرفت که تاکید داشت میتوان نژاد انسان را به کمک شکل فک او تشخیص داد.
یوزف منگله بدین ترتیب در 24 می 1943 و در جریان جنگ جهانی دوم جانشین پزشکی بیمار شد و فعالیتش را در آزمایشگاههای زیرزمینی حزب نازی در رومانی آغاز کرد.
یوزف منگله در ۱۶ مارس ۱۹۱۱ در شهر گونتسبورگ ایالت باواریا آلمان به دنیا آمد پدرش مؤسس شرکت کارل منگله و پسران بود. او در ۱۹۳۰ برای تحصیل پزشکی و فلسفه به دانشگاه مونیخ رفت منگله در ۱۹۳۵ موفق به دریافت دکترای انسانشناسی از دانشگاه مونیخ شد.
منگله از آشویتس به عنوان فرصتی برای ادامه مطالعات انسانشناسانه خود و پژوهش بر وراثت استفاده میکرد و از زندانیان برای آزمایشهای انسانی استفاده میکرد.
شاید بپرسید آشویتس چه بود ؟
اردوگاه آشویتس بزرگترین و مجهزترین اردوگاه کار اجباری آلمان نازی بود که در طول اشغال لهستان توسط نازیها ساخته و تجهیز شده بود. سالروز آزادی این اردوگاه توسط سربازان اتحاد جماهیر شوروی سابق به عنوان روز بینالمللی یادبود هولوکاست برگزیده شدهاست. آشویتس شامل سه اردوگاه اصلی میباشد.
خب حالا شاید بپرسید اتحاد جماهیر چه بود که به صورت خلاصه یک حکومت سوسیالیست فدرال بود.
بگذریم ، برخی از آزمایش های دکتر منگله:
- تزریق مواد شیمیایی به چشم بچهها برای مطالعه در مورد احتمال تغییر رنگ عنبیه
- تزریق سیمان مایع به بدن زنان (رحم زنان) برای پژوهش دربارهٔ نازایی
- قطع عضوهای مختلف و مطالعه بر روی اثرات آنها
- حبس کردن اسرای جنگی در اتاق گاز و میزان تحمل آنها تا زمان مرگ
- انداختن دوقلوها در استخر اسید سولفوریک برای تهیه اسکلت آنان و مقایسه استخوانهایشان با یکدیگر
- اتصال رگهای دوقلوها به هم برای مطالعه در مورد امکان احتمالی تعویض خون دوقلوها و بسیاری آزمایشهای غیرانسانی دیگر
او در آنجا لقب “فرشته مرگ” را یدک می کشید. زیرا زمانی که در مقابل زندانیان تازه وارد می ایستاد و برخی را به راست و بعضی ها را به چپ هدایت میکرد، روپوش سفیدش همراه بازوان فراخش یک فرشته سفید را تداعی می کرد.
از آنجا که برتری نژاد آریا برای آلمانی ها بسیار اهمیت داشت، وی بودنش در ارتش نازی را فرصتی برای مطالعاتش درباره وراثت میدانست.
از نظر حکومت نازی موهای بلوند و چشمان آبی تنها نژادی بودند که باید می ماندند. به همین منظور هیتلر فهرستی برای دستیابی به اهداف نازی تدارک دیده بود. یکی از اهداف مهم هم این بود که تمام سربازان اس اس قبل از ازدواج باید از لحاظ خلوص نژادی آزمایش می شدند.
او به آزمایش روی دوقلوهای یکسان علاقه زیادی داشت. این دوقلوها در آسایشگاههای ویژهای اسکان داده میشدند. او یک پزشک اطفال یهودی به نام برتولد اپشتین را هم برای کمک استخدام کرده بود.
به مطالعه روی بیماری«نوما» که یک بیماری التهابی مخاط لثه و دهان است، علاقه داشت. البته نه به منظور پیدا کردن راهی برای درمان آن، بلکه برای اثبات اینکه این بیماری خاص افراد نژاد پرست است این بیماری که میتواند منجر به نابودی بافت نرم دهان شود در افرادی رخ میدهد که دچار سوء تغذیه شدید و یا ضعف سیستم ایمنی هستند.
نوما به صورت کلی بیماری هست که از میان بیماری های نادر در جهان، این بیماری به عنوان یکی از وحشتناک ترین بیماری ها در طول تاریخ پزشکی شناخته می شود. این بیماری که کشنده تر از ایدز است، صورت بیمار را به تدریج میخورد.
فکر میکنم که به صورت کلی همهچیز را توضیح داده باشیم.
خب بریم سراغ انیمیشن اصلی
در ارتباط با انیمیشن مینیونها، برخی عقیده دارند که این انیمیشن ها با فشار هالیوود و حکومت برای نشان دادن جنبههای مدرن نازیسم ساخته شده است و بقیه ادعا میکنند شباهت میان مینیونها و افرادی که در تصاویر دیده میشود بیشتر از آن است که بتوان آن را فقط یک تصادف دانست. هر چند تنها کسانی که میتوانند در مورد شایعه یا واقعی بودن این اخبار قضاوت کند نویسندگان این انیمیشن ها هستند.
حتی اگر صحت این شایعات رد شود، نمیتوان منکر این واقیعت شد که کودکان در طول دورهی هولوکاست بسیار آسیب پذیر بودهاند. نازیها حامی کشتن کودکان «ناخواسته» یا «خطرناک» به عنوان بخشی از برنامههای «مبارزات نژادی» برای رسیدن به معیارهای اهداف پیشگیرانه برای حفظ امنیت بودند.
آلمانی ها و متحدان آنها یک ونیم میلیون کودک را در طول جنگ جهانی دوم به قتل رساندند که این تعداد شامل یک میلیون کودک یهودی، دهها هزار کودک رومانیایی، کودکان آلمانی که از نظر ذهنی و جسمی و کم توان بودند و در موسسات لهستانی زندگی میکردند و کودکانی که در شوروی سابق کشته شدند، میباشد. کودکان بالغتر (۱۳-۱۸) بعلت کار در اردوگاههای کار اجباری شانس بیشتری برای زنده ماندن داشتند. در واقع سرنوشت کودکان یهودی و غیریهودی به سه دسته زیر هست:
کشته شوند,کشته شوند و کشته شوند
چه این شایعات واقعی باشد چه خیر امروزه هرکس که اهل دنیای سینما باشد قطعا این مینیون های زرد و بامزه را دوست دارد و با آنها ارتباط برقرار کرده است.
در آخر فکر میکنیم که به همه چیر کامل بها داده شد و توضیح دادیم خدمتتون از این که وقت ارزشمندتون رو صرف کردین و خوندین ممنونیم.