نقد و بررسی فیلم Fall Guy
کارگردان:david leitch
نویسندگان:Drew Pearce,Glen A. Larson
ستارگان:ryan gosling,emily blunt,aaron taylor-johnson
ژانر: اکشن، کمدی، درام
مدت زمان فیلم: 127 دقیقه
قابلیت دیدن با خانواده: خیر
نمره Moviej2 به این فیلم از 10: 5.7
Fall Guy یا سپر بلا، فیلمی کمدی-اکشن محصول سال ۲۰۲۴ به کارگردانی دیوید لیچ و با بازی رایان گاسلینگ و امیلی بلانت است. این فیلم که در تاریخ 3 می 2024 در ایالات متحده اکران شد، مورد استقبال منتقدان و تماشاگران قرار گرفت.
داستان فیلم:
کلت سیورز (با بازی رایان گاسلینگ) یک بدلکار حرفهای است که پس از مصدومیت مجبور به ترک شغلش میشود. او که دوران سختی را سپری میکند، از طرف تهیهکنندهای (با بازی امیلی بلانت) برای انجام بدلکاری در فیلم جدید دوستدختر سابقش دعوت میشود. کلت که چارهای جز قبول این پیشنهاد ندارد، به استرالیا سفر میکند، اما به محض ورود متوجه میشود که همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود و … .
نقاط قوت فیلم:
اکشن نفسگیر و واقعی: بدون شک، یکی از بزرگترین نقاط قوت Fall Guy، صحنههای اکشن فوقالعاده و هیجانانگیز آن است. دیوید لیچ، کارگردان فیلم، که سابقه درخشانی در ساخت فیلمهای اکشن دارد، مهارت خود را به طور کامل در این فیلم به کار گرفته است. بدلکاریهای “سپر بلا” به صورت واقعی و بدون استفاده از CGI انجام شدهاند که باعث میشود تماشاگران حس واقعی بودن و هیجان را به طور کامل لمس کنند.
رابطه جذاب بازیگران: رایان گاسلینگ و امیلی بلانت، زوج اصلی فیلم، با بازیهای فوقالعاده خود، شیمی بینظیری را خلق میکنند. تماشای تعاملات این دو شخصیت و کشمکشهای عاشقانه آنها بیننده را مجذوب فیلم میکند.
طنز سرگرمکننده: “سپر بلا” در کنار هیجان اکشن، از طنز ظریف و هوشمندانهای نیز بهره میبرد که در تمام طول فیلم لبخند را بر لب تماشاگران مینشاند.
ادای احترام به بدلکاران: “سپر بلا” در عین حال که یک فیلم سرگرمکننده و جذاب است، ادای احترامی به بدلکاران گمنامی است که نقش مهمی در خلق لحظات هیجانانگیز فیلمها دارند. این فیلم به مخاطبان نشان میدهد که بدلکاران چه فداکاریها و از خودگذشتگیهایی را برای خلق صحنههای اکشن نفسگیر در فیلمها انجام میدهند.
نقاط ضعف فیلم:
داستان قابل پیشبینی: در کنار نقاط قوت Fall Guy، ضعفهایی نیز در این فیلم وجود دارد که از جمله آنها میتوان به داستان قابل پیشبینی آن اشاره کرد. اگرچه “سپر بلا” در مجموع فیلمی سرگرمکننده است، اما داستان آن تا حدی کلیشهای و قابل حدس است. شخصیتها عمق چندانی ندارند و پیچشهای داستانی غافلگیرکنندهای در فیلم وجود ندارد.
فقدان نوآوری: یکی دیگر از نقاط ضعف فیلم، فقدان نوآوری در ایده و پرداخت آن است. “سپر بلا” چیزی جدید یا منحصر به فردی به ژانر کمدی-اکشن ارائه نمیدهد و از ایدهها و کلیشههای تکراری استفاده میکند.
عدم انسجام در لحن: برخی منتقدان نبود انسجام در لحن فیلم را نیز از نقاط ضعف “سپر بلا” میدانند. لحن فیلم در برخی از سکانسها کمدی و در سکانسهای دیگر جدی است که این تناقض ممکن است تماشاگران را از فیلم دلسرد کند.
نقشها و شخصیتهای Fall Guy:
همانطور که اشاره کردید، فیلم “سپر بلا” از نظر شخصیتپردازی، خصوصاً در مورد دو کاراکتر اصلی، نقاط قوتی دارد.
کلت سیورز (با بازی رایان گاسلینگ):
- بدلکاری جسور و ماهر: کلت در دوران اوج خود، یکی از بهترین بدلکاران سینما بوده است. او از انجام خطرناکترین و نفسگیرترین بدلکاریها بدون هیچ تردیدی استقبال میکند. مهارت و جسارت او در صحنههای اکشن فیلم به وضوح به تصویر کشیده شده است.
- شوخطبع و خوشبین: با وجود سختیها و مصدومیتی که کلت تجربه کرده، روحیه شاد و شوخطبع خود را از دست نداده است. او در موقعیتهای سخت نیز با طنز و شوخطبعی خود، بیننده را سرگرم میکند.
- مردی با اراده و مصمم: کلت به دنبال راههایی برای بازگشت به دنیای بدلکاری است و برای رسیدن به هدفش تلاش و پشتکار زیادی به خرج میدهد.
هارپر (با بازی امیلی بلانت):
- تهیهکنندهای جاهطلب و مصمم: هارپر زنی با اراده و مصمم است که برای رسیدن به اهداف خود در دنیای سینما دست از هر کاری میکشد. او به دنبال ساخت فیلمی پرفروش و موفق است و برای این کار حاضر به پذیرش ریسکهای مختلفی نیز میباشد.
- مستقل و با اعتماد به نفس: هارپر زنی قوی و مستقل است که از ابراز نظرات و خواستههای خود واهمهای ندارد. او در دنیای مردانه هالیوود، با قاطعیت و اعتماد به نفس در مقابل چالشها و موانع ایستادگی میکند.
- زنی باهوش و زیرک: هارپر علاوه بر جاهطلبی و پشتکار، از هوش و ذکاوت بالایی نیز برخوردار است. او به خوبی از نقاط قوت و ضعف افراد استفاده میکند و برای رسیدن به اهدافش نقشههای هوشمندانهای طراحی میکند.
دیالوگ های ماندگار “سپر بلا”:
همانطور که اشاره کردیم، Fall Guy از دیالوگ های خوب و تاثیرگذاری بهره می برد که به عمق شخصیت ها و پیشبرد داستان فیلم کمک می کنند. در ادامه به بررسی چند نمونه از این دیالوگ ها می پردازیم:
1. تضاد شخصیت ها:
- هارپر: “به یه بدلکار درجه یک مثل تو نیاز دارم. کسی که بتونه یه سری کارای دیوونهوار انجام بده.”
- کلت: “من کارای دیوونهوار انجام نمیدم، خانم. من یه بدلکار حرفهای هستم.”
این دیالوگ در ابتدای فیلم بین کلت و هارپر رد و بدل می شود و به خوبی تضاد بین شخصیت های این دو را نشان می دهد. کلت به کارش به عنوان بدلکار افتخار می کند و به دنبال انجام کارهای حرفهای و چالشبرانگیز است، در حالی که هارپر فقط به دنبال کسی است که بتواند کارهای خطرناک را برای او انجام دهد و به دنبال منافع شخصی خود است.
2. چالش های بعد از مصدومیت:
- هاوک: “تو دیگه مثل سابق نیستی، کلت. تو ترسیدی.”
- کلت: “من نمیترسم. فقط یه کم محتاطتر شدم.”
- هاوک: “محتاط؟ تو یه بدلکاری! محتاط بودن تو رو میکشه.”
این دیالوگ بین کلت و دوست و همکارش، هاوک، در اواسط فیلم رد و بدل می شود و چالش هایی را که کلت بعد از مصدومیت با آنها روبرو می شود به تصویر می کشد. او که زمانی بدلکاری جسور و بیباک بود، حالا از انجام کارهای خطرناک می ترسد. هاوک سعی می کند او را تشویق کند تا شجاعت خود را دوباره به دست آورد.
3. فرصتی برای رستگاری:
- دوستدختر سابق: “من میدونم که تو آدم خوبی هستی، کلت. فقط اشتباهاتی انجام دادی.”
- کلت: “من اشتباهاتم رو جبران میکنم. قول میدم.”
این دیالوگ در پایان فیلم بین کلت و دوستدختر سابقش رد و بدل می شود و نشان دهنده فرصتی برای رستگاری برای کلت است. او که در گذشته مرتکب اشتباهاتی شده، حالا به دنبال جبران آنها و بازگرداندن اعتماد دوستدختر سابقش است.
سیر داستانی “سپر بلا”: ورای کلیشهها
همانطور که اشاره کردیم، خلاصه داستان ارائه شده از Fall Guy تا حدودی کلیشهای و قابل پیشبینی به نظر میرسد. در ادامه، تلاش میکنیم با بررسی عمیقتر داستان، به لایههای پنهانتر آن بپردازیم و ببینیم که آیا واقعاً میتوان این فیلم را اثری صرفاً کلیشهای دانست یا خیر.
مقدمه:
- معرفی شخصیتها: کلت سیورز، بدلکاری باتجربه که مصدوم شده و دوران سختی را سپری میکند، و هارپر، تهیهکنندهای جاهطلب که به دنبال موفقیت به هر قیمتی است.
- موضوع اصلی: تضاد بین میل به بازگشت به دنیای بدلکاری و خطرات آن، در کنار چالشهای اخلاقی و وفاداری.
گرهافکنی:
- فریب و خیانت: هارپر قصد دارد از کلت برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده کند و این موضوع، چالش اصلی داستان را رقم میزند.
- دوراهی: کلت باید بین منافع شخصی خود و انجام کار درست یکی را انتخاب کند.
- ایجاد تعلیق: با مشخص شدن نقشه هارپر، تماشاگران کنجکاو میشوند که سرنوشت کلت و دوستدختر سابقش چه خواهد شد.
مراحل میانی:
- چالشها و موانع: کلت و هاوک با خطرات متعددی روبرو میشوند که مهارتها و شجاعت آنها را به بوته آزمایش میگذارد.
- همکاری و دوستی: رابطه کلت و هاوک در طول داستان عمیقتر میشود و آنها به اتکایی قوی برای یکدیگر تبدیل میشوند.
- فراز و نشیبها: لحظات هیجانانگیز و اکشن در کنار صحنههای احساسی و دراماتیک، باعث ایجاد تنوع در داستان میشوند.
اوج داستان:
- نبرد نهایی: رویارویی کلت و هارپر در یک سکانس اکشن نفسگیر، اوج هیجان فیلم را رقم میزند.
- استفاده از مهارتها: کلت از تمام تجربیات و مهارتهای خود به عنوان بدلکار برای شکست هارپر استفاده میکند.
- شانس رستگاری: کلت فرصتی برای جبران اشتباهات گذشته خود و اثبات وفاداریاش به دست میآورد.
گشایش:
- عدالت و رستگاری: هارپر به سزای اعمال خود میرسد و کلت و دوستدختر سابقش به آرامش میرسند.
- امید به آینده: فیلم با پایانی امیدوارکننده به تماشاگران حس مثبت و انگیزه میدهد.
در نهایت، “سپر بلا” میتواند دو ساعت اوقات فراغت سرگرمکنندهای را برای تماشاگران رقم بزند، اما فیلمی بینقص نیست و نمیتواند انتظارات تماشاگران خاص و جذاب را به طور کامل برآورده کند.
نظر شما درباره Fall Guy چیست؟ این فیلم را دیدهاید؟ نقاط قوت و ضعف فیلم از نظر شما چه هستند؟