نقد فیلم نهنگ
نام کارگردان: darren aronofsky
ستارگان: brendan fraser,Sadie Sink,ty simpkins
نویسنده: Samuel D. Hunter
ژانر: درام
زمان فیلم: 117 دقیقه
رده سنی : R
محصول کشور آمریکا
قابلیت دیدن با خانواده : خیر
نمره Moviej2 به این فیلم از 10 : 8.2
خب بالاخره نوبت به نقد و بررسی فیلم نهنگ ساخته جدید دارن آرنوفسکی رسید.
فیلم نهنگ که مثل بیش تر فیلم های این کارگردان دریاره ی فردی افسرده است که هیچ کاری مفید داخل زندگیش به نظر خودش انجام نداده است.
بازیگر این فیلم آقای برندن فریژر که شاید خیلی از ماها به خاطرش نیاوریم فردی که داخل سری فیلم های مومیایی خیلی خوش درخشید بعد از بیست سال با توانایی بالایی که داره به عوامل فیلم نهنگ دارن آرنوفسکی اضافه شده است.
فیلم نهنگ یا وال براساس نمایشنامهای در سال ۲۰۱۲ نوشته ساموئل دی. هانتر ساخته شده است. خود او کار اقتباس روی این نمایشنامه را انجام داده است. این نمایش در زمان خود با نقدهای بسیار مثبتی روبرو شد و چندین جایزه معتبر دریافت کرد. این نمایشنامه درباره یک معلم انگلیسی میانسال ۲۷۲ کیلویی است که پس از ترک خانوادهاش سعی میکند دوباره با دختر نوجوان خود ارتباط برقرار کند. مردی که برای کنار آمدن با غمهای خود تصمیم میگیرد که تا سر حد مرگ به خوردن رو بیاورد. نمایشنامه هانتر ، کاوشی در مضامین پیچیدهای مانند خودویرانگری و اعتیاد است که البته برای آرونوفسکی تازگی چندانی ندارند. سبک آرونوفسکی بدون شک برای اقتباس از چنین اثری مناسب است، زیرا فیلمهای او اغلب درباره شخصیتهای افسرده و افرادی هست که بخاطر عناصر آزاردهنده و ملودراماتیکشان شناخته میشوند.
متیو لیباتیک که فیلمبرداری همه فیلمهای آرونوفسکی بجز کشتیگیر را انجام داده است، در اینجا نیز در کنار او حضور دارد. تدوین فیلم توسط اندرو ویزبلوم انجام شده که با آرونوفسکی در فیلمهای قوی سیاه، مادر!، نوح و کشتیگیر کار کرده است. آرونوفسکی همچنین در اینجا با طراح صحنه و لباس فیلم قبلیاش مادر!، دنی گلیکر، دوباره همکاری کرده است.
راب سیمونسن آهنگسازی نهنگ را انجام داده است. این نخستین همکاری سیمونسن با آرونوفسکی محسوب میشود. سیمونسن که پیش از این موسیقی فیلمهای مستقل کوچکتری مانند اکنون شگفتانگیز (The Spectacular Now ) را ساخته، اخیرا روی پروژههای تجاریتر و بزرگتری مانند دختر ستارهای هالیوود(Hollywood Stargirl ) از دیزنی و پروژه آدم (The Adam Project ) از نتفلیکس کار کرده است.
فیلم بردار این فیلم به درستی تمام چیز خاصی که درون این فیلم نیاز بوده رو به تصویر کشیده که به نظر ما خیلی جذاب هست درون این فیلم درون قالب های این فیلم هیچ تقارنی وجود ندارد به غیر از ابتدا و انتهای فیلم درون دوربین لپ تاپ که چارلی در حال حرف زدن با دانشجو ها هست .
به صورت کلی هر جا که قرار بود دید چارلی ببینیم یا دید چارلی ببینیم دوربین از زاویه ای بسته بود این دقیقا شخصیت چارلی رو درون فیلم به درستی به نمایش میگذارد .
خب بازیگری های فیلم عالی هست یا بهتره بگیم فیلم بیشتر بر همین پایه متکی هست .
وال فیلمی که درباره فردی هست که از نظر بقیه نفرت انگیز هست.
به خاطر کارهایی که تو زندگی شخصی خودش انجام داده یا بهتره بگیم دغدغه ی اصلی چارلی هم همین هست که همش سعی میکنه از بقیه بپرسه به نظر شما من چندشم ؟
بیاین کمی درباره ی توماس صحبت کنیم. جایی که حتی توماس که بهعنوان یک مبلغ مذهبی نزد چارلی آمده تا او را به سمت باور دوباره پروردگار هدایت کند، خود شامل مجموعهای از تناقضات درونی است که حتی باور قلبی او به پروردگار را دچار تردید میکند.
این مسئله مخصوصاً در سکانس ملاقات آخر توماس و چارلی بهوضوح قابلمشاهده است. جایی که توماس که فهمیده میتواند بدون دردسر به منزل بازگردد، تصمیم به موعظه مجدد چارلی میگیرد؛ اما در نهایت اعتراف میکند که ظاهر چارلی چندشآور است و بهاینترتیب، تمام آن ظاهرسازیهای مذهبی درباره توجه به درون انسان، در یکلحظه نقش میبازد. جایی که در میابیم حتی چارلی که به نظر میرسد اعتقادی به پروردگار ندارد، به باور عمیقتری نسبت به توماس در ارتباط با پروردگارش دست پیدا کرده؛ چراکه او درون انسان را میبیند و نه ظاهرشان را.
دارن آرنوفسکی قصدی که داشته از این فیلم شبه مذهبی در مورد توجه انسان امروز به واقعی بودن در دنیایی است که ظاهرسازی یکی از اصلیترین شاخصههای اجتماعی امروز محسوب میشود. جایی که انسان مدرن برای کسب محبوبیت یا جلبتوجه عمومی نیازمند رعایت برخی از موارد پذیرفته شده جامعه است که یکی از مهمترین اصل آن، غیرواقعی بودن است. از این روست که چارلی به طور مداوم دانشجویانش را به بازنویسی مقالاتشان تشویق میکند تا شاید آنها بخشی از واقعیت درونیشان را در مقالات جای دهند .
چرا چارلی یه دخترش برای مقاله نوشتن ایمان داشت اون را بین اون همه دانشجو بهتر میدانست ؟
چون زمانی که نوبت به باقی دانشجو ها میرسید همه سعی میکردن مقاله ی خودشون از شخصیت خودشون دورتر باشه و تصویر خودشون رو به نمایش نگذارند اما الی دختر چارلی مقاله نهنگ که درون مقاله تصویر خودش به نمایش کشید دقیقا چیزی بود که چارلی درون کل فیلم دنبالش بود
که در انتها این مورد توسط دانشگاه الی غیر قابل قبول بود چون واقعیت رو به تصویر کشیده بود
شاید از خودتون بپرسید چرا ما درباره همجنسگرا بودن چارلی حرفی نزدیم این دقیقا موردی هست که آرنوفسکی به اقتباس از استنلی کوبریک این راه در پیش گرفته که با تکیه به مواردی درون فیلم بتونه مخاطب رو از بعضی از موارد دیگر دورکنه.
خب اما اگر دلتون میخواد در این باره هم حرف بزنیم مشکلی نیست دختر چارلی با ضبط کردن و عکس گرفتم از توماس سعی کرد واقعیت رو به نمایش بگذاره که این مورد عامل مثبتی درون زندگی توماس ایجاد کرد.
اگر به دیالوگ ها به درستی بی اندیشیم متوجه این مورد میشیم که لیزا در انتهای فیلم گفت که اگر تو نبودی آلن از روی پل میپرید .
تو بهترین سال های زندگی اش را به اون هدیه دادی .
فکر میکنم که به صورت کلی در باره ی کلیت فیلم با شما صحبت کردیم .
نظر منتقدان و مجلات بزرگ دنیا
درباره ی این فیلم :
بهترین نظر منتقدان :
فیلمی با بازیگری عالی که داشته تونسته تمامی چیزا رو به نمایش بگذارد
بدترین نظر در باره ی این فیلم :
منفور ترین فیلم با بهترین بازیگری
سکانس پایانی فیلم سکانس فوق العاده عجیبی بود که البته از دارن آرنوفسکی بعید نبود به اون همه نظرات منفی که در مورد دید آدم ها به مذهب آرنوفسکی خدایی به نمایش گذاشت که از نظر بنده اش او وجود نداشت انتهای فیلم خدا به چارلی و الی نگاهی میکنه که به درستی معلوم هست و در های بهشت برای چارلی باز میکنم .
کل فیلم از ابتدا تا انتها همه چیز تاریک بود آدم ها حرف هایشان زندگی چارلی و حتی کلاغی که هر روز غذامیخورد لب پنجره اما یک روز که غذایی نبود ظرف رو شکوند
و فقط در سکانس پایانی بود که روشنایی خونه ی چارلی رو در بر گرفت.
در انتها و سخن پایانی
نظر تیم جورنی تونایت درباره ی این فیلم دقیقا چیزی هست که منتقدان گفتن دارن آرنوفسکی تونست کاری بکنه که دو نظر منتقدان بزرگ یکی باشد : بازیگری ,منتقدی در باره فیلم صحبت نکرد ، فقط و فقط برای بازیگری صحبت شد که افرادی این رو مثبت و افرادی این مورد منفی میدیدن. که خب البته این بهترین فیلم برندن فریژر هست بدون شک. اما نظر ما این هست که هرچقدر هم بازیگریک فیلم توانا باشد در انتها این کارگردان هست که از بازیگر بازی میگیردکه دارن آرنوفسکی این کار برای برندن فریژر انجام داد. تا بعد از بیست سال بازگشت به فیلمی تونست اون فیلم رو به بهترین فیلم و بازیگری خودش تبدیل کنه .